یک  -------------- 


...حالا ائمه می خواهند حکومت اسلامىِ درست را بر سر پا کنند؛ می خواهند نظام علوى را برقرار بکنند، چه باید بکنند؟ اولین کار این است که ذهنیت مردم را عوض کنند؛ فرهنگ به اصطلاح اسلامىِ ضداسلامى را که در ذهن مردم رسوخ کرده، از آنها بگیرند و جاى آن را با فرهنگ خوبى و صحیحى و قرآن حقیقى و توحید واقعى جایگزین کنند؛ این همان مبارزه ی فرهنگى است. پس مبارزه ی فرهنگى فقط نشستن و از احکام اسلام چیزهایی را بیان کردن بدون یک جهتگیرى، بدون یک سَمت گیرىِ انقلابى و مبارزى نیست، این مبارزه نیست. بلکه مبارزه ی فرهنگى این است که سعى کنند ذهنیت مردم را و فرهنگ حاکم بر ذهن هاى مردم را عوض کنند، تا راه را براى حکومت الهى هموار کنند و راه را بر حکومت طاغوتى و شیطانى ببندد و امام باقر(ع) این کار را شروع کرد. باقرالعلم الاولین یعنى این؛ حضرت شکافندة حقایق قرآنى و دانش هاى اسلامى بود. واقعاً قرآن را براى مردم تبیین می کرد. لذا بود که هرکسى که نفَس امام باقر(ع) به او می خورد و او وابسته نبود، سر سپرده نبود، سرش در آخور جایی بند نبود، این یقیناً نسبت به وضع حاکمیتِ زمان، نظرش برمی گشت....


 دو  -------------- 


...کار دیگرى در زندگى آن حضرت هست که آن عبارت است از تشکل. یعنى چه؟ یعنى این معارف را، همین تغییر فرهنگى و مبارزه ی فرهنگى را یک وقت انسان همین جور پرتاب می کنددر میان جامعه، خُب مثل بذرى است که انسان بی حساب آن بذر را بریزد توى یک سرزمینى. خُب یک بذر سبز خواهد شد، ىکی از بین خواهد رفت، ىکی بعد از سبز شدن خشک خواهد شد، ىکی بعد از سبز شدن لگدمال خواهد شد، از بین خواهد رفت، خیلى مثمرِ ثمر نیست این جور بذر پاشیدن. یک وقت نه، آن باغبان ماهر آن زراعتگر چیره دست و عاقل علاوه بر اینکه بذر را می پاشد آن را حفظ هم می کند؛ حفظ او به چیست؟ به این است که کی عده اى را بگمارند، افرادى را مأمور کنند در سرتاسر دنیاى اسلام براى اینکه آن کسانى که تحت تاثیر  این تبلیغات و تعلیمات عالیه قرار می گیرند، اینها اشکالاتشان را با آنها برطرف کنند و مطرح کنند؛ معرفت بیشترى پیدا کند، تحت تأثیر القائات دشمن قرار نگیرند، اشتباه نکنند، پیوستگیشان را با همدیگر حفظ کنند، خلاصه یک تضمین کافى براى سبز شدن این بذرهاى سالم در آن سرزمین آماده و مستعد به وجود آوردن.